MohammadRostami 1,321 ارسال شده در 16 تیر، 2017 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 تیر، 2017 مقدمه در دنیای رایانه، نوع جوابی که برای سؤالات خود میگیرید، هر چقدر که به سختی جواب دادنش بستگی دارد، همانقدر هم به روش پرسیدن شما بستگی دارد. این راهنما به شما یاد میدهد که چگونه طوری سؤال کنید که به احتمال بیشتری بتوانید به جواب رضایتبخشی برسید. حالا که استفاده از اوپنسورس رایج و گسترده شده است، و آنکی هم متنباز است، شما معمولاً میتوانید کاربران باتجربهتر و جوابهای خوبی دریافت کنید. این چیز خوبی است؛ کاربرانی که تمایل دارند که فقط کمی بیشتر در مورد مشکلات رایج تازهکارها بردباری کنند. با این حال اگر کاربران باتجربه هم طبق روشهایی که ما اینجا توصیه میکنیم رفتار کنند، عموماً مؤثرترین راه برای گرفتن جوابهای مفید خواهد بود. سؤالات خوب محرک ذهن بوده و یک هدیه هستند. سؤالات خوب به ما کمک میکنند که فهم خود را توسعه دهیم، و معمولاً باعث آشکار شدن مشکلاتی میشود که ممکن است ما ندانیم یا به آنها توجه نکرده باشیم. با این وجود، حرفهایها شهرت دارند که در مقابل سؤالات ساده با دشمنی و تکبر برخورد میکنند. این رفتار گاهی به نظر میرسد که واکنش گستاخانهای با تازهکارها و افراد ناآگاه باشد؛ اما واقعاً اینطور نیست. چیزی که آنها بدون شرمندگی بارها گفتهاند، خصومت با افرادی است که ظاهراً تمایلی به فکر کردن ندارند یا نمیخواهند تکلیف خود را قبل از سؤال کردن انجام دهند. این افراد کُشندهٔ وقت هستند — میگیرند و پس نمیدهند و آنها وقت را هدر میدهند، وقتی که میتوان صَرف جواب دادن به سؤالات بهتر کرد.ما چنین افرادی[که وقت را هدر میدهند] را «loserها» میخوانیم (و به دلایل تاریخی، گاهی آن را «luserها» تلفظ میکنیم). ما درک میکنیم که برای اکثر مردم کامپیوتر فقط یک ابزار است، واسطهای برای رسیدن به یک هدف است؛ آنها کارهای مهمتری برای انجام دادن دارند، کارهایی که زندگی به آنها وابسته است. ما این را تصدیق میکنیم، و انتظار نداریم که همه به مسائل فنی مورد علاقهٔ ما علاقه داشته باشند. با این حال، سبک جواب دادن ما به سؤالات، تنظیم شده است برای مردمی که چنین علاقهای را دارند و تمایل دارند که در حل مشکل، سهم فعالی داشته باشند. این سبک تغییر نخواهد کرد. کسی از ما قصد تغییر دادنش را ندارد؛ اگر این سبک را تغییر دهیم، در چیزهایی که بهتر از همه میتوانیم انجام دهیم، کمتر مؤثر خواهیم بود. ما به شدت داوطلب هستیم. ما در زمانهایی که سرمان شلوغ نیست، روی جواب دادن به سؤالات وقت میگذاریم، و در آن مواقع ما غرق در این سؤالات هستیم. پس ما بدون ترس، سؤالات را فیلتر میکنیم. به ویژه، ما سؤالاتی که از افراد بازنده (loser) است را به دور میاندازیم تا زمان خود برای جواب دادن به سؤالات را بهتر صرف کنیم، برای جواب دادن به افراد برنده (winner). اگر شما این رفتار ما را گزنده، فروتنی یا خودبینی مییابید، پنداشتهای خود را بررسی کنید. ما از شما نمیخواهیم که در مقابل ما زانو بزنید — در واقع اکثرِ ما هیچ چیز را بهتر از این دوست ندارند که ورود شما به جامعهٔ خود را خوشآمد بگویند. اما برای ما به سادگی کارآمد نیست که سعی کنیم به افرادی کمک کنیم که نمیخواهند به خودشان کمک کنند. انسان ممکن است جاهل باشد؛ اما نباید احمقانه رفتار کند. اگر شما تصمیم گرفتید که از ما کمک بگیرید، پس نمیخواهید که یکی از آن بازندهها (loserها) باشید. همین طور شما نمیخواهید که شبیه یکی از آنها به نظر برسید. بهترین راه برای گرفتن یک جواب سریع و خوب اینست که آن را مانند یک شخص زرنگ و مطمئن بپرسید، شخصی که واقعاً نیاز به کمک در یک مشکل خاص دارد. قبل از اینکه سؤال کنید قبل از پرسیدن یک سؤال این کارها را انجام دهید: سعی کنید جواب خود را با جستجو در آرشیو انجمنی که میخواهید بفرسیتد، پیدا کنید. سعی کنید جواب خود را با خواندن manual (راهنما) پیدا کنید. سعی کنید جواب خود را با خواندن FAQ (سؤالات متداول) پیدا کنید. سعی کنید جواب خود را از طریق بازبینی یا آزمایش پیدا کنید. وقتی شما سؤال خود را میپرسید، این حقیقت را نشان دهید که اول این کارها را انجام دادهاید؛ این به تصدیق این امر کمک میکند که شما یک فرد تنبل و کشندهٔ وقت مردم نیستید. حتی بهتر، نشان دهید که شما این چیزها رایاد گرفتهاید. ما دوست داریم به افرادی جواب دهیم که میتوانند از جوابها یاد بگیرند. وقت بگذارید. انتظار نداشته باشید که بتوانید مشکل پیچیدهٔ خود را با چند ثانیه گوگل کردن حل کنید. FAQها را بخوانید و بفهمید، آرام و باتمرکز بنشنید و کمی در مورد مشکل خود فکر و گمانهزنی کنید، قبل از اینکه به سمت متخصصان بروید. بدانید که آنها میتوانند از سؤالات شما تشخیص دهند که چقدر مطالعه و فکر کردهاید، و اگر شما خود را آماده کرده باشید آنها تمایل بیشتری به کمک خواهند داشت. به یکباره انبار سؤالات خود را شلیک نکنید فقط به خاطر اینکه اولین جستجوی شما به هیچ جوابی نرسید (یا به جوابهای زیادی رسید). سؤال خود را آماده کنید. به آن فکر کنید. سؤالات شتابزده به جوابهای شتابزده منجر خواهد شد، یا اصلاً به هیچ جوابی نمیرسد. هر چه بیشتر این را نشان دهید که برای حل مسئلهٔ خود قبل از درخواست کمک، فکر و تلاش کردهاید، همانقدر احتمال بیشتری خواهد رفت که واقعاً به شما کمک کنند. از پرسیدن سؤال اشتباه، اجتناب کنید. اگر سؤالی بپرسید که بر اساس فرضهای ناقص و اشتباه است، یک حرفهای ممکن است با این تصور که «یک سؤال احمقانه است...» بخواهد به شما یک جواب لفظی و بیفایده بدهد و به امید اینکه شما درس بگیرید از تجربهٔ گرفتن آنچه پرسیدید، نه آنچه مورد نیاز شما بود. هرگز فرض نکنید که شما مستحق یک جواب هستید. اینطور نیست؛ شما وقتی میتوانید به جواب برسید که یک سؤال قابل توجه و برانگیزندهٔ ذهن بپرسید، سؤالی که بطور ضمنی باعث کمک به تجربهٔ جامعه میشود، نه آنکه فقط بصورت انفعالی خواستار دانش از دیگران باشید. از طرف دیگر، روشن ساختن اینکه شما توانایی و تمایل کمک در پروسهٔ حل مسئله را دارید، شروع بسیار خوبی است.سؤالاتی مثل «آیا کسی میخواهد منبعی معرفی کند؟»، «مثال من چه چیز کم دارد؟»، و «چه وبسایتی را بهتر است بررسی کنم» به احتمال بیشتری جواب خواهند گرفت نسبت به این سؤال که «لطفاً روش دقیق کاری که باید انجام دهم را بنویسید.». چون در حالت اول شما این را روشن میسازید که واقعاً راغب به تکمیل پروسهی حل مشکل هستید اگر شخصی فقط مسیر صحیح را به شما نشان دهد. وقتی سؤال میکنید انجمن خود را به دقت انتخاب کنید به این حساس باشید که کجا سؤال خود را مطرح میکنید. شما نادیده گرفته خواهید شد، یا بعنوان یک بازنده (loser) محسوب خواهید شد اگر: سؤال خود را در یک عنوان از دور خارج شده (off topic) پست کنید سؤال را در انجمنی پست کنید که ارتباطی با موضوع شما ندارد. یک سؤال مشترک را در چند انجمن پست کنید یک پیام شخصی به کسی بفرستید که نه سابقه آشنایی با شما دارد و نه شخصاً مسئول حل مشکل شماست. مدیران پاک میکنند سؤالاتی را که بیجا در مکان خاصی پست شود تا کانالهای ارتباطیشان را از غرق شدن در بیربطی حفظ کنند. شما نمیخواهید این اتفاق برایتان بیفتد؛ بنابراین اولین قدم این است که انجمن درست را انتخاب کنید. فرستادن یک پیام به سوی شخصی که با آن آشنا نیستید، در بهترین حالت یک ریسک است. مثلاً فرض نکنید صاحب یک صفحهٔوب حاوی اطلاعات، میخواهد مشاور رایگان شما باشد. در مورد اینکه آیا سؤال شما مورد استقبال واقع میشود یا نه، حدسهای خوشبینانه نزنید — اگر مطمئن نیستید آن را جای دیگری بفرستید یا اینکه از فرستادن آن خودداری کنید. وقتی یک انجمن وب، گروه خبری یا لیست پستی را انتخاب کردید، تنها به اسم اعتماد نکنید؛ به یک FAQ یا امتیاز نگاه کنید تا بررسی کنید که سؤال شما on-topic است. قبل از پست کردن، کمی از ترافیک گذشته بخوانید تا در نتیجه به یک احساس (تصور) برسید از اینکه چه جور چیزهایی آنجا انجام میشود. در واقع این ایدهٔ بسیار خوبی است که قبل از پست کردن، در آرشیو آن انجمن یک جستجو برای کلمات کلیدی مربوط به مشکل خود انجام دهید. این کار ممکن است برای شما جوابی را پیدا کند، و اگر هم اینطور نشود، حداقل باعث میشود که بتوانید یک سؤال بهتر را تنظیم کنید. همهٔ انجمنهای کمکرسانی را به یکباره تیرباران نکنید، این کار مانند فریاد زدن است و مردم را عصبانی میکند. به آرامی از میان آنها گام بردارید. بدانید که موضوع مورد بحث شما چیست! عموماً سؤالاتی که در یک انجمن عمومی و درست (بجا) پرسیده شوند، احتمال اینکه جواب مفید بگیرند بیشتر است تا آنهایی که در جای خصوصی پرسیده میشوند. چندین دلیل برای این وجود دارد. یک دلیل ساده، مقدار منابع پاسخگو است. یکی دیگر تعداد بازدیدکنندگان است؛ افراد باتجربه ترجیح میدهند به سؤالاتی جواب دهند که افراد بیشتری را آموزش دهد، تا سؤالاتی که فقط به درد افراد کمی بخورد. به وضوح، افراد چیرهدست و سازندگان نرمافزارهای محبوب، همواره بسیار بیشتر از توان پاسخگوییشان، پیغامهای انبوه و بیهدف دریافت میکنند. شما با اضافه شدن به این سیل، یکی از آن موارد بسیار زیاد هستید، حتی مثل یک کاه از انبوهی که پشت شتر را میشکند. — حتی در موارد کمی، توسعهدهندگان پروژههای محبوب، پشتیبانی خود را قطع کردند چون خسارت ناشی از ترافیک شدید و بیجهت ایمیل شخصیشان تحملناپذیر شده بود. بعنوان گام بعدی، میتوانید از تاپیک پشتیبانی فایل استفاده کنید وقتی فایلی تاپیک پشتیبانی دارد، سؤال خود را در تاپیک پشتیبانی بنویسید نه به شخص توسعهدهندگان، حتی اگر گمان میکنید که میدانید چه کسی بهتر از همه میتواند به سؤال شما جواب دهد. مستندات فایل را بررسی کنید تا لینک تاپیک پشتیبانی را پیدا کنید و از آن استفاده کنید. چندین دلیل خوب برای این خطمشی وجود دارد: اگر یک سؤال برای پرسیدن از یک توسعهدهنده، بقدر کافی خوب باشد، ارزش پرسیدن در کل گروه را هم دارد. برعکس، اگر گمان میکنید که سؤال شما برای تاپیک پشتیبانی بسیار تکراری است، پس عذری هم برای آزار دادن توسعهدهندگان منفرد وجود ندارد. پرسیدن سؤالات در تاپیکهای پشتیبانی، بارِ جواب دادن را بین توسعهدهندگان تقسیم میکند. یک توسعهدهندهٔ منفرد (بخصوص اگر راهبر پروژه باشد) ممکن است آنقدر سرش شلوغ باشد که نتواند به سؤال شما جواب دهد. بیشتر تاپیکهای پشتیبانی، آرشیو میشوند، و آرشیوها را موتورهای جستجو فهرستنویسی (index) میکنند. اگر شما سؤال خود را در تاپیک پشتیبانی بپرسید و جواب بگیرید، افراد دیگری که در آینده همان سؤال را دارند میتوانند سؤال شما و جوابش را در وب پیدا کنند، بجای اینکه دوباره آن را بپرسند. اگر سؤالات خاصی به نظر میرسند که دارند بارها پرسیده میشوند، توسعهدهندگان میتوانند از آن اطلاعات استفاده کنند برای بهبود مستندات یا خود نرمافزار تا واضحتر باشد. اما اگر آن سؤالات بصورت شخصی پرسیده شوند، هیچکس تصویر کاملی ندارد از اینکه چه سؤالاتی بیشتر از بقیه پرسیده میشوند. اگر یک پروژه هم برای «کاربر» و هم برای «توسعهدهنده»، تاپیک پشتیبانی یا انجمن وب دارد، و شما با کد برنامه کاری ندارید (و با کد آن درگیر نمیشوید)، سؤال خود را در لیست/انجمن مربوط به کاربر بپرسید. تصور نکنید که در تاپیک پشتیبانی توسعهدهنده مورد استقبال واقع خواهید شد، در حالیکه احتمالاً آنها سؤال شما را بعنوان یک پارزیت حساب میکنند که در جریان مباحثهٔ توسعهدهندگان گسستگی ایجاد میکند. با این حال، اگر مطمئنید که سؤال شما جزئی (و کممایه) نیست، و طی چند روز جوابی در لیست/انجمن «کاربر» نگرفتید، از تاپیک پشتیبانی «توسعهدهنده» استفاده کنید. میتوانید بخوبی مصلحتاندیش باشید و قبل از پست کردن، یکی دو روز آنجا (تاپیک پشتیبانی «توسعهدهنده») را زیر نظر بگیرید تا با جَو و عرف محلی آنجا آشنا شوید. اگر نمیتوانید آدرس تاپیک پشتیبانی فایل را پیدا کنید و فقط آدرس نویسندهی پروژه را میبینید، پیش بروید و سؤال خود را برای نویسندهی پروژه بنویسید. اما حتی در این حالت هم فرض نکنید که تاپیک پشتیبانی وجود ندارد. در پیام خود اشاره کنید که شما سعی کردید ولی نتوانستید تاپیک پشتیبانی مناسب را پیدا کنید. همینطور اشاره کنید که مخالفتی ندارید اگر پیغام شما به افراد دیگری منعکس شود (forward شود). (بعضی افراد معتقدند که پیام خصوصی باید خصوصی بماند، حتی اگر هیچ چیز محرمانه در آن نباشد. اگر اجازه بدهید که پیغام شما forward شود، به طرف مقابل این انتخاب را میدهید که چطور با ایمیل شما رفتار کند[خودش جواب دهد یا به شخص دیگری بسپارد، یا مثلاً در یک تاپیک پشتیبانی یا انجمن قرار دهد]) از عناوین پرمعنا و دارای موضوع مشخص، استفاده کنید در انجمنها، عنوانِ موضوع، فرصت طلایی شماست تا با حدود ۵۰ کاراکتر یا کمتر، توجه متخصصانِ قابل را جلب کنید. با یاوههایی مثل «لطفاً به من کمک کنید»، آن را هدر ندهید (پیغامهایی با اینگونه عناوین، دور انداخته میشوند). سعی نکنید با عمق اضطراب خود، ما را تحت تأثیر قرار دهید؛ در عوض، از آن فضا برای یک توصیف بسیار مختصر از مشکل خود استفاده کنید. یک قرارداد خوب برای عنوان موضوعها، که تعدادی از سازمانهای پشتیبانیِ فنی استفاده کردهاند، اینست که به شکل «شیء - اِشکال» باشد. قسمت «شیء» مشخص میکند که کدام چیز یا کدام مجموعه از چیزها با مشکل مواجه است، و قسمت «اِشکال» انحراف رفتار آن شیء از آنچه انتظار میرود را شرح میدهد. احمقانه: کمک! نرمافزار درست کار نمیکند! هوشمندانه: مشکل با افزونه حالت شب آنکی هوشمندانهتر: عدم نمایش اعداد مرور با فعال کردن افزونهی حالت شب آنکی جریان نوشتن یک توصیف «شیء-اِشکال»، به شما کمک میکند که اندیشیدن خود را دربارهٔ مشکل با جزئیات بیشتر سازماندهی کنید. چه چیزی تحت تأثیر واقع شده؟ فقط نمایش اعداد، یا قسمت دیگری هم هست؟ آیا این مخصوص نسخهٔ آنکی ویندوز است؟ مخصوص ورژن ۱.۰.۴۴ است؟ آیا مخصوص افزونهی حالت شب است و با دیگر افزونه چنین مشکلی ندارد؟ یک فرد با تجربه که نتیجه را میبیند، فوراً میتواند بفهمد که شما با چه چیزی مشکل دارید، و در یک نگاه مشکل شما را بفهمد. کلیتر، تصور کنید که به یک لیست از سؤالات یک آرشیو نگاه میکنید، که فقط خطوط عنوانها نمایش داده میشوند. عنوان پست خود را طوری انتخاب کنید که بخوبی سؤال شما را منعکس کند، تا شخص بعدی که آرشیو را جستجو میکند، بتواند دنبال آن ریسمان (thread) را بگیرد و به یک جواب برسد، بجای اینکه دوباره آن سؤال را پست کند. برای شروع یک موضوع کاملاً جدید، به سادگی دکمهٔ پاسخ را فشار ندهید. با این کار، بازدیدکنندگان را محدود خواهید کرد.همینطور در نقل قول پیامهای قبلی، با حذف قسمتهای اضافه، آن را به حداقل برسانید. پاسخ دادن را آسان کنید پایان دادن سؤال با این عبارت که «لطفاً پاسخ خود را به ... بفرستید»، جواب گرفتن شما را کاملاً بعید میسازد. اگر شما حتی نمیتوانید چند ثانیه به خودتان زحمت دهید که یک عنوان پاسخ-به در mail reader خود تنظیم کنید، ما هم نمیتوانیم چند ثانیه به خودمان زحمت دهیم که دربارهٔ مشکل شما فکر کنیم. اگر نرمافزار ایمیل شما این امکان را نمیدهد، از یک mail reader بهتر استفاده کنید. اگر سیستمعامل شما از هیچ mail reader ی که این امکان را بدهد، پشتیبانی نمیکند، از یک سیستمعامل بهتر استفاده کنید. در انجمنهای وب، درخواست پاسخ از طریق ایمیل، کاملاً گستاخانه است، مگر اینکه معتقد باشید آن اطلاعات حساس هستند (و شخصی به هر دلیلی میخواهد آن را فقط به شما اطلاع دهد و نه به دیگران). اگر میخواهید هنگام پاسخ هر فرد، یک ایمیل کپی از آن به شما ارسال شود، از آن انجمن وب درخواست کنید که آن را برای شما ارسال کند؛ این امکان تقریباً همه جا تحت عناوینی مثل «این موضوع را دنبال کن»، «هنگام پاسخ، ایمیل بفرست» و غیره، مورد پشتیبانی است. بصورت واضح، از لحاظ دستوری صحیح، و با املای صحیح بنویسید ما به تجربه دریافتیم افرادی که نویسندگان بیدقت و نامرتبی هستند، در فکر کردن هم بیدقت و نامرتب هستند. جواب دادن به افرادی که فکر نامرتب و شلختهای دارند، چندان مفید نیست؛ ما ترجیح میدهیم وقت خود را جای دیگری صرف کنیم. پس مهم است که سؤال خود را واضح و خوب بیان کنید. اگر نمیتوانید زحمت آن را بکشید، ما هم نمیتوانیم به آن توجه کنیم. تمام سعی خود را کنید تا زبان (بیان) خود را بهبود دهید (صیقل دهید). لازم نیست که رسمی و سنگین باشد — در واقع فرهنگ افراد باتجربه به آن طرز بیانی بها میدهد که غیررسمی، عامیانه و شوخطبعانه و همراه با دقت و ظرافت باشد. اما آن باید دقیق باشد؛ باید نشانههایی داشته باشد که نشان دهد شما اندیشه و توجه میکنید. املا، نشانهگذاری و بزرگ کردن حروف اول را درست انجام دهید. its را با it's و loose را با lose و discrete را با discreet اشتباه نگیرید. تمام حروف را بزرگ ننویسید؛ این مانند فریاد زدن تعبیر میشود و خشن تصور میشود. (اگر تمام حروف هم کوچک باشد، فقط کمی رنجشآور بوده و خواندن آن را سخت میکند) کلیتر، اگر مانند یک انسان ساده و کمسواد بنویسید، بسیار احتمال میرود که نادیده گرفته شوید. از میانبرهایی که کوتاهکنندهٔ متن هستند استفاده نکنید. نوشتن you بصورت u شما را شبیه یک انسان ساده و کمسواد میکند که میخواهد دو کلید کمتر فشار دهد. اگر دارید سؤال خود را در انجمنی میپرسید که از زبان بومی شما استفاده نمیکند، شما یک میزان محدودی از خطاهای املایی و دستوری خواهید داشت، اما از روی تنبلی دچار خطاهای بیش از حد نشوید (بله، ما معمولاً میتوانیم آن تفاوت را تشخیص دهیم). سؤال خود را در قالبهای استاندارد و در دسترس مطرح کنید پیام خود را به صورت پاراگرافهایی که از خطوط به هم پیچیده شده تشکیل شدهاند، نفرستید. این کار، پاسخ گویی به قسمتهای مختلف نوشته شما را دشوار میکند، فرض کنید که پاسخگویی شما، نامه شما را در صفحاتی با خطوط شامل ۸۰ کاراکتر میبیند، لذا خطوط خود را در ۸۰ کاراکتر یا کمتر تهیه کنید. دادههای خود را مانند آدرس فایلها به چند خط تبدیل نکنید تا در عرض یک ستون قرار گیرد. دادهها باید به همان صورتی که هستند در نامه قرار بگیرند تا خواننده مطمئن شود که چیزی را میبیند که شما قبلاً دیدهاید. هرگز تصور نکنید که مخاطبین شما قادر به خواندن فایلهای اختصاصی مانند Microsoft word یا Excel هستند. بسیاری از افراد باتجربه به این کار همانند وقتی که یک تودهای از کود که بوی خوک میدهد و در جلوی در باشد، به آن واکنش نشان میدهند و اگر هم بتوانند به آن غلبه کنند، این کار نمیکنند. در صفحات گفتگو، از اشکال خندان (Smile) و امکانات HTML استفاده نکنید. یکی دو تا از این اشکال ایرادی ندارد اما اگر صورت نوشته شما با این گونه اشکال پر شده باشد، دیگران فکر میکنند که شما عاجز از نوشتن هستید. بطور جدی استفاده بیش از حد از این اشکال و رنگی کردن نوشتهها شما را شبیه دختر نوجوانی که در حال خندیدن است میکند که این کار عموماً برای شما جوابی به همراه ندارد. درباره مشکل خود دقیق و آگاه باشید نشانههای مشکل ایجاد شده یا bugها را به دقت و روشنی شرح دهید. محیطی که در آن این مشکل ایجاد میشود را شرح دهید. (سیستم عامل، کاربرد و ...) نرمافزار و نسخهی آنرا هم معرفی کنید مطالعاتی که بر روی این مشکل انجام دادهاید را شرح دهید. مراحل تشخیص مشکل و رفع آنرا که انجام دادهاید، قبل از طرح سؤال، شرح دهید هرگونه تغییر در سختافزار یا نرمافزار که اخیراً انجام شده است را شرح دهید. تلاش کنید تا به سؤالاتی که پیشبینی میکنید از شما پرسیده شوند، پیشتر پاسخ دهید. حجم مطالب دلیلی بر دقیق بودن آن نیست باید دقیق و آموزنده بنویسید. این هدف با نوشتن حجم زیادی از دادهها و کدها در پیام تقاضای کمک محقق نمیشود. اگر یک مشکل بزرگ و پیچیده دارید، سعی کنید تا آنرا تا حد ممکن خلاصه و مرتب ارائه کنید. این امر حداقل سه فایده دارد. اول اینکه معلوم شود که شما برای خلاصه کردن سؤال خود تلاش کردهاید یا تمایل بیشتری برای پاسخ به شما وجود خواهد داشت. دوم اینکه با خلاصهسازی پاسخ مفیدتری هم خواهید گرفت؛ و سوم اینکه در حین خلاصه کردن و پیرایش گزارش خود ممکن است بتوانید مشکل خود را حل کنید یا راه حل کوتاهتری برای آن پیدا کنید. ادعای یافتن یک bug را نکنید! هنگامی که با یک نرمافزار به مشکل برخوردید، بدون اطمینان کامل ادعای یافتن یک bug جدید را مطرح نکنید. راهنمایی: تا هنگامی که با یک ضمیمه به کد منبع نتوانید مشکل را برطرف کنید یا با آزمایش رگرسیون با ورژن قبلی که نشان دهنده یک رفتار نادرست باشد، شما نباید مطمئن شوید. این امر در مورد وب سایتها و مدارک هم صدق میکند سندی را به عنوان bug یافتید، باید متنی را جایگزین آن کنید یادآوری میشود که کاربران بسیاری هستند که مشکل شما را تجربه نکردهاند. همچنین شما با خواندن مطالب و وب سایتهای مرتبط، در مورد آن نرمافزار آموزش دیدهاید در غیر این صورت شما کاری را اشتباه انجام میدهید و نه نرمافزار. افرادی که یک نرمافزار را تهیه میکنند، تلاش میکنند تا آن نرمافزار حداکثر کارایی مطلوب را داشته باشد. اگر شما ادعا کنید که یک bug در آن یافتهاید، در واقع کامل بودن کار آنها را زیر سؤال بردهاید و این باعث رنجاندن آنها میشود، حتی اگر حق با شما باشد. به خصوص ذکر کلمه bug در عنوان نامه، کار سیاست مدارانهای نیست. وقتی که سؤال خود را مطرح میکنید، بهتر است فرض کنید که شما کار اشتباهی را انجام میدهید، حتی اگر مطمئن باشید که یک bug واقعی را یافتهاید. اگر واقعاً این طور باشد، در مورد آن در پاسخها خواهید شنید. با این کار نگهدارندههای نرمافزار از شما عذرخواهی خواهند کرد، همچنین اگر شما اشتباه کرده باشید، باید از آنها عذرخواهی کنید. تحقیر کردن جایگزینی برای انجام تکلیف نیست بعضی از افراد که میدانند نباید گستاخانه یا مغرورانه رفتار کنند، در نقطه مقابل تحقیر کردن، تقاضای جواب میکنند. جملاتی مثل «میدانم که یک کاربر جدید بازنده هستم ولی...» از این قبیلاند. این کار منحرف کننده است و کمکی هم نمیکند به خصوص این کار وقتی توأم با ابهام در مورد مشکل واقعی باشد، آزار دهنده است. وقت خود و ما را با سیاستهای خام و پیش پا افتاده هدر ندهید. در عوض، زمینههای واقعی مشکل خود را به وضوح شرح دهید. این کار بهتری نسبت به تحقیر کردن است. برخی از Forumها محل جداگانهای برای سوالهای کاربران جدید دارند. اگر فکر میکنید که سؤال پیش پا افتادهای دارید، به آنجا بروید. اما در آنجا نیز نباید تحقیر کرد. به جای حدسهای خود نشانههای مشکل را شرح دهید نوشتن در مورد اینکه خودتان علت مشکل پیش آمده را چه میدانید، مفید نیست (اگر فرضیات شما بکلی اشتباه باشد آیا با دیگران مشورت میکنید؟) لذا سعی کنید که به دوستداران کامپیوتر از علائم و نشانههای اولیه مشکل موجود بگویید و نه از فرضیات و تئوریهای خود. بگذارید آنها خود تفسیر کنند و مشکل را تشخیص دهند اگر احساس میکنید که ذکر کردن حدس خودتان میتواند مهم باشد، آنرا روشن و تحت عنوان حدس خودتان بیان کنید و همچنین ذکر کنید که چرا این پاسخ نمیتواند جوابگوی مسئله باشد. سؤال احمقانه:من دائماً پیغام خطای SIG11 را در هسته کمپایل دریافت میکنم و به یک شکاف بسیار نازک در بورد اصلی (Mothor Boord) مشکوک هستم. بهترین راه برای اطمینان از این وضعیت چیست؟ سؤال هوشمندانه:کامپیوتر خانگی من که K 6233 بر روی بورد اصلی FIC-PA 2007 (VIA Apollo VP2 Chipcedt) با ۲۵۶ مگابایت رم از نوع Car Sair PC133 SDRAM میباشد، ۲۰ دقیقه بعد از روشن شدن دائماً پیغام خطای SIG11 را نشان میدهد. اما قبل از ۲۰ دقیقه هرگز این اتفاق نمیافتد. با Restart کردن سیستم، ساعت Restart نمیشود ولی با خاموش کردن در شب Restart میشود. با خارج کردن رمها هم این مشکل حل نمیشود. قسمت مربوطه از فهرست کامپایل به شرح ذیل است. چون رسیدن به این نقطه برای بسیاری از افراد مشکل به نظر میرسد، یک جمله را به شما یادآوری میکنیم: «همه تشخیص دهندگان از ایالت میسوری هستند!» که شعار اداری این ایالت «به من نشان بده» است. (در سال ۱۸۹۹ یکی از افراد کنگره آمریکا گفت من از کشوری میآیم که در آنجا ذرت و کتان و دموکرات و فصاحت بیان بیمعنی کشت میکنند که نه مرا متقاعد میکند و نه راضی. من از ایالت میسوری هستم. شما باید به من نشان بدهید) در مورد تشخیص دادن، شک کردن مهم نیست اما نیاز واقعی و کاربردی به دانستن این است که چه چیزی به نشانههایی که شما دیدهاید نزدیکتر است و نه فرضیات و حدسهای شما. به ما نشان بدهید! نشانههای مشکل خود را به ترتیب زمان وقوع شرح دهید نشانههای مفید برای تشخیص اینکه چه مشکلی پیش آمده است، اغلب در اتفاقاتی که قبلاً افتادهاند وجود دارند؛ لذا پیام شما باید به دقت شرح دهد که شما چه کاری انجام دادهاید و سیستم و کامپیوتر شما چه عکسالعملی داشتند. اگر برنامه شما که پیغام خطای پایگاه داده را میدهد و دارای گزینه تشخیص عیب باشد (مانند بازسازی پایگاه داده ) سعی کنید از آن برای اشکالزدایی (debug) برنامه استفاده کنید. به یاد داشته باشید که لزوماً هر چه بیشتر، بهتر نخواهد بود. سعی کنید سطحی از اشکالزدایی را انتخاب کنید که خواننده را مطلع نماید و نه اینکه آنرا در انبوهی از دادههای بیارزش گمراه کند. اگر نوشته شما طولانی شد (بیش از ۴ پاراگراف)، بهتر است به طور مختصر مشکل را در ابتدا مطرح کنید و سپس به شرح وقایع به ترتیب زمانی بپردازید. به این ترتیب خوانندگان خواهند دانست که در نوشته شما به دنبال چه چیزی باید بگردند. هدف را مشخص کنید، نه مرحله اگر به دنبال این هستید که بدانید چطور باید کاری را انجام داد (مثل گزارش کردن یک اشکال یا bug )، با شرح دادن هدف خود شروع کنید. بعد از آن فقط برخی از مراحل خاص که برای رسیدن به آن طی کردید و موفق نشدید را شرح دهید. اغلب، افرادی که به کمک نیاز دارند، هدف بلند مرتبهای را در ذهن میپرورانند و در راهی که فکر میکنند تنها راه رسیدن به هدف است گمراه میشوند. آنها برای کمک گرفتن مرحله به مرحله میآیند اما نمیدانند که مسیر اشتباه است تلاش قابل توجهی برای گذر از این مرحله مورد نیاز است. سؤال احمقانه : چگونه میتوان در برنامه FooDraw مقادیر RGB رنگ را بر مبنای شانزدهتایی انتخاب کرد؟ سؤال هوشمندانه : من تلاش میکنم که جدول رنگها را روی یک تصویر با مقادیر انتخابی خودم قرار دهم. در حال حاضر تنها راهی که به نظرم میرسد اینست که هر ردیف از جدول را اصلاح کنم اما نمیتوانم در برنامه FooDraw رنگها را بر مبنای مقادیر RGB شانزدهتایی انتخاب کنم. سؤال دوم هوشمندانه بود. جواب این سؤال ابزار بهتری برای آن کار را پیشنهاد میدهد. از دیگران نخواهید که جواب سؤال را به صورت خصوصی ایمیل کنند کاربران اینترنت عقیده دارند که حل مشکلات باید یک فرایند عمومی و روشن باشد که در طی آن اولین جواب به یک پاسخ میتواند و باید توسط دیگر کاربران که با اطلاعات بیشتری به آن توجه میکنند مورد تصحیح و تکمیل قرار بگیرد. همچنین، کسانی که کمک میکنند تا دیگران به جواب سؤال خود برسند، بخشی از پاداش خود را به این صورت میگیرند که به عنوان یک فرد مسئول و جوابگو و صلاحیتدار و مطلع توسط دیگر کاربران دیده میشوند. وقتی که شما درخواست جواب خصوصی میکنید، هم فرایند پاسخگویی و هم این پاداش را دچار مشکل میکنید. این کار را نکنید. این انتخاب فرد پاسخگو است که به شما بطور خصوصی پاسخ دهد یا خیر و اگر او این کار را انجام دهد معمولاً به این دلیل است که فکر میکند سؤال از لحاظ جذابیت برای دیگران و همچنین اطلاعات، برای دیگران بسیار ضعیف است. تنها یک استثناء برای این قاعده وجود دارد. اگر فکر میکنید که سؤال شما بگونهای است که ممکن است جوابهای بسیار زیاد و مشابه به یکدیگر دریافت کنید، از کلمات جادویی مانند «به من ایمیل بزنید و من خلاصهای از پاسخها را به Group خواهم فرستاد» استفاده کنید. ممانعت از ورود تعداد بسیار زیاد نامههای مشابه یکدیگر به Group ' ها و یا Mailing hist ها کار مودبانهای است اما باید به قول خود مبنی بر خلاصه کردن جوابها عمل کنید. سؤال را صریح مطرح کنید برای سؤالهایی که انتهای مشخصی ندارد، بازه زمانی محدودی برای پاسخگویی به آنها در نظر گرفته نمیشود. کسانی که میخواهند پاسخهای مفیدی به شما بدهند، مشغولترین افراد هستند. (چون در اغلب کارها به تنهایی کار میکنند). این گونه افراد نسبت به سؤالهایی با بازه زمانی نامحدود حساسیت دارند و تمایل چندانی به پاسخگویی به آنها ندارند. شما هنگامی که یک پاسخ مفید دریافت میکنید که از پاسخگویی خود در مورد چیزی که میخواهید بطور صریح پرسیده باشید (از اشارهگر استفاده کند، که بفرستید، پیوست را بررسی کنید یا هر چیز دیگر). این کار تلاش پاسخگو را بر روی هدف شما متمرکز میکند و به طور ضمنی حدی از نظر زمانی برای پاسخگویی و صرف انرژی برای کمک به شما ایجاد میکند. این کار خوبی است. برای درک دنیایی که متخصصین در آن زندگی میکنند، به مهارت به عنوان یک منبع و زمان فراوان برای پاسخگویی به یک مورد کمیاب فکر کنید. هر چه زمان کمتری را برای پاسخگویی به سؤال خود به طور ضمنی در نظر بگیرید، احتمال اینکه جواب واقعاً مناسب از جانب یک فرد خبره و پرمشغله دریافت کنید، بیشتر میشود بنابراین بهتر است که برای سؤال خود قالبی در نظر بگیرید که زمان مورد نیاز به پاسخگویی به آن را از جانب یک فرد خبره به حداقل برساند. اما این کار اغلب مشابه سادهسازی یک سؤال نیست. به عنوان مثال، ممکن است برای شرح مناسبی از X یک راهنمایی بکنید؟ معمولاً سؤال هوشمندانهتری است نسبت به اینکه ممکن است لطفاً X را توضیح دهید! سؤالهای بیمعنی را حذف کنید از به پایان رساندن درخواست سؤال خود با جملات بیمفهومی مانند کسی میتواند به من کمک کند؟ یا آیا جوابی وجود دارد؟ پرهیز کنید. اولاً، اگر شرح خود را تا نیمه نوشته بودید، این گونه سوالها زائد هستند. دوماً، به دلیل زائد بودن آنها کاربران آنها را آزاردهنده تلقی میکنند و احتمال دارد که جوابهایی بی عیب و نقص ولی بی اعتنا مانند «بله، به شما میتوان کمک کرد.» یا «خیر، هیچ کمکی نمیتوان کرد» به شما بدهند. به طور کلی، از سؤالهای آری یا خیر باید اجتناب شود مگر اینکه تنها جواب بله یا خیر برای شما کافی باشد. سؤال خود را با کلمه «فوری» نشانهدار نکنید، حتی اگر برای شما اینگونه باشد: این مشکل شماست، نه دیگران. اظهار ضرورت کردن نتیجه معکوس میدهد. بیشتر کاربران به راحتی اینگونه سوالها را که با خودخواهی و گستاخی درخواست توجه فوری و ویژه میکنند را حذف میکنند. تنها یک شبه استثناء وجود دارد. اگر شما در یک محل با مرتبه بالا و با یک نرمافزار کار میکنید و از نظر زمانی تحت فشار هستید، گفتن مؤدبانه محدودیت زمانی خود میتواند مؤثر باشد تا دیگران را به پاسخ دادن به شما ترغیب کند. البته این کار ریسک بالایی دارد، چون معیار جالب بودن مسائل از نظر کاربران دیگر با شما متفاوت است. به عنوان مثال فرستادن نامه از یک ایستگاه فضایی بینالمللی قانع کننده است اما از جانب یک انسان با احساس خوب و مهربان یا یک سیاستمدار خیر. در واقع، نوشتن کلمة «فوری» باعث میشود که از سؤال شما اجتناب و دوری شود حتی اگر از نظر آنها مهم باشد. اگر فکر میکنید که این امری مبهم است، دوباره این مطالب را بخوانید تا کاملاً آنرا درک کنید، قبل از آنکه نوشتهای را به جایی بفرستید. ادب ضرری ندارد، گاهی کمک هم میکند مؤدب باشید. از جملاتی مانند «لطفاً» و «با تشکر از توجه شما» یا «ممنون از ملاحظه شما» استفاده کنید. به طور واضح بیان کنید که شما اینکه دیگران وقت خود را برای کمک به شما رایگان صرف میکنند، تحسین کنید. صادق بودن، به اندازه واضح، دقیق، با دستور زبان صحیح و مشروح بودن و پرهیز از قالبهای مالکانه، مهم نیست و حتی جایگزین آنها هم نمیتواند باشد. کاربران بطور کلی علاقه دارند که گزارشهای دقیق تکنیکی از bugها و ایرادها را هر چند بی ادبانه دریافت کنند تا نوشتههای مؤدب ولی ابهامآمیز. (اگر این امر برای شما مبهم است، به یاد داشته باشید که سؤالها را با چیزی که توسط آن میتوان یاد گرفت ارزشگذاری میکنند) به هر حال اگر مشکلات تکنیکی خود را ردیف کنید، مؤدب بودن شانس شما را برای دریافت پاسخ مفید افزایش میدهد. (باید ذکر شود که تنها مخالفتی که از سوی کاربران قدیمی نسبت به این نوشته دریافت کردهایم، در رابطه با توصیههای قبلی ما برای تشکر پیشاپیش است. برخی از کاربران احساس میکنند که این دلالتی به منظوری دارد و نه تشکر. توصیه ما اینست که هم پیشاپیش تشکر کنید و هم بعد از پاسخگویی و یا ادب و احترام را به روشهای دیگری بیان کنید قبلاً با جملاتی مثل: «با تشکر از توجه شما» یا «ممنون از ملاحظه شما». روش حل را با یادداشت مختصری پاسخ دهید بعد از اینکه مسئله حل شد، یادداشتی به همه کسانی که به شما کمک کردهاند بفرستید، آنها را از نحوهٔ حل مطلع کنید و باز هم از یاری آنها تشکر کنید. در بهترین حالت، جواب شما باید شامل سؤال اولیه و به همراه کلمه حل شده یا Fixed یا Resolved یا هر کلمهای با معنی مشابه در عنوان نامه باشد. در ایمیل لیستهایی که سرعت برگشت یا جواب دادن نامهها زیاد است، یک کاربر مستعد که میبینید یک پیام با عنوان «مشکل X» مطرح شده و سپس نامه« مشکل X حل شده» وجود دارد، وقت خود را (اگر علاقهمند به آن موضوع خاص نباشد) روی آن صرف نمیکند و به حل مشکلات دیگر میپردازد. پاسخ شما نباید طولانی و شامل جملاتی ساده مثل: «ایراد از کابل شبکه بود، با تشکر از همه» باشد. حتی اگر پاسخ ندهید، بهتر از این جملات است. پاسخ کوتاه و خلاصهای شیرین بهتر است از یک مقاله طولانی مگر اینکه عمق تکنیکی مسئله زیاد باشد. ذکر کنید که چه عملی مشکل را حل کرد اما لزومی ندارد که تمام مراحل حل مشکل را گزارش کنید. برای برخی از مسائل مناسب است که خلاصهای از مراحل رفع مشکل را گزارش کنید. وضعیت نهایی مسئله خود را شرح دهید. توضیح دهید که چه روشی شما را به حل رساند و بعد از آن به دادههایی که جواب نمیرسد اشاره کنید. روشهای اشتباه را باید بعد از جواب صحیح و دیگر مطالب خلاصه بیاورید تا اینکه خلاصه شما تبدیل به یک داستان کارگاهی نشود. از افرادی که به شما کمک کردند نام ببرید، با این کار با آنها دوست هم میشوید. در کنار مؤدب و آموزنده بودن، این روش خلاصه نویسی به دیگرانی که در آرشیو ایمیل لیستها، گروههای خبری و یا فرومها به دنبال مطلبی هستند، کمک میکنید تا بدانند دقیقاً چه روشی به شما کمک کرده است. در نهایت، این گونه خلاصه نویسی به تمام کسانی که کمک کردهاند، احساس رضایتمندی و نزدیکی به مسئله میدهد و این کم ارزش نیست. اگر شما یک فرد حرفهای نیستید، مطمئن باشید که این احساس برای راهنماها و متخصصینی که از آنها کمک گرفتهاید، بسیار مهم است. شرح مسئلهای که به حل نشدن و پوچی ختم شود، مأیوس کننده است و کاربران از حل آنها خودداری میکنند. احساس دوری از این حالت کمک بسیار بسیار بزرگی به شما برای مرتبه بعدی که میخواهید سؤال بپرسید میکند. در نظر داشته باشید که چقدر قادرید دیگران را از داشتن مشکل مشابه پیشگیری کنید از خود بپرسید که آیا یک سند نوشته یا FAQ (سؤالات پرسیده شده متداول) میتواند کمک کند؟ و اگر جواب بله بود، آنرا نوشته و بفرستید. در میان کاربران حرفهای، این گونه رفتار خلاصه نویسی مهمتر از ادب معمول است. این روشی است که میتوانید توسط آن شهرتی بین دیگران برای تعامل با آنها کسب کنید که دارایی با ارزشی است. چگونه پاسخها را تفسیر کنیم یک رسم سنتی و مقدس وجود دارد: اگر پاسخی دریافت کردید که در آن نوشته شده بود RTFM یعنی با Manaal (کتاب راهنما) را بخوانید. در این مواقع نظر فرد پاسخ دهنده معمولاً صحیح است. بروید دستورالعملها را بخوانید. RTFM خویشاوندن جوانتری هم دارد. اگر پاسخ دریافتی شامل STFW بود یعنی آن فرد معتقد است که باید وب را جستجو کنید. مطمئناً حق با اوست. بروید و جستجو کنید. مدل مودبانهتر این بیان اینست که بگویند Google is your Friend یعنی گوگل دوست شماست و این یعنی در گوگل جستجو کنید. در فرومها، ممکن است توصیه کنند که آرشیو فروم را بگردید. در واقع، ممکن است فرد مهربانی، اشارهای به مشکلات قبلی که این مسئله در آنجا حل شده است، کرده باشد. اما به این ملاحظات اعتماد نکنید، قبل از پرسش، آرشیو را جستجو کنید. اغلب، هنگامی که افرادی به شما توصیه میکنند وب را جستجو کنید، در حین نوشتن این جملات، صفحهای از دستورالعمل یا اطلاعاتی که شما به آن نیاز دارید را در مانیتور خود باز کردهاند و میبینند. این توصیه آنها به این معناست که (۱) اطلاعات مورد نیاز شما به راحتی پیدا میشود (۲) اگر خودتان جستجو کنید بیشتر یاد میگیرید تا اینکه آن اطلاعات را به شما بدهند. شما با این کار نباید رنجیده شوید. در استاندارد کاربران حرفهای، پاسخ دهنده به سؤال شما بدین طریق نوعی از احترام خشن را نشان میدهد، به جای اینکه شما را نادیده بگیرد. در عوض شما باید به خاطر این مهربانی مادربزرگانه از او تشکر کنید. اگر نفهمیدید... اگر جواب را نفهمیدید، فوراً تقاضای روشن کردن پاسخ نکنید. از همان منابع که برای پاسخ اولیه خودتان (دستورالعملها FAQS، وب و دوستان ماهر) برای فهمیدن جواب استفاده کنید. سپس اگر باز هم نیاز به شفاف سازی داشتید نشان دهید که چه چیزی یادگرفتهاید. برای مثال تصور کنید که من به شما میگویم: "شما باید افزونه add note id را نصب کنید" در این صورت یک جواب نامناسب این خواهد بود:" افزونه چیست و نحوهی نصبش چگونه است؟" و یک جواب خوب این خواهد بود" بسیار خوب، من آموزشها را خواندم و با افزونهها و نحوهی نصب آنها آشنا شدم، اما افزونه add note id مرا به هدف نرساند.آیا من تنظیمات افزونه را درست انجام دادم یا من نکتهای را برای کار با افزونه متوجه نشدهام؟" برخورد با گستاخی آنچه که در محیط کاربران حرفهای گستاخی مینمایند به معنای توهین آمیزی نیست بلکه حاصل بیان مستقیم و بدور از مطالب اضافه است که برای افرادی که بیشتر به حل مسائل میاندیشیدند تا ایجاد احساس خوبی در دیگران، طبیعیتر است. وقتی با گستاخی مواجه شدید، سعی کنید آرام برخورد کنید. اگر کسی واقعاً از حد خود خارج شود احتمال آن زیاد است که یکی از افراد قدیمی آن انجمن او را متوجه کند. اگر این کار صورت نگیرد و شما خلق و خوی را از دست دهید ممکن است فردی را که طبق هنجارهای یک محیط کاربری افتاده کرده است از دست بدهید و شما مقصر خواهید بود. این امر شانس شما را در دریافت کمک برای آنچه که خواستهاید کاهش خواهد داد. از طرف دیگر، معمولاً شما با گستاخی مواجه میشوید و برخورد با آن بیجا خواهد بود. حالت عکس فوق اینست که با متخلفین واقعی به شدت برخورد کنید و رفتار غیر معقول آنها را با چاقوی کلام قطع کنید. البته قبل از کار از موقعیت خود بسیار بسیار مطمئن باشید مرز بین تصحیح دیگران و غیر فعال بودن و شروع یک جدال بی هدف به اندازهای باریک است که خود حرفهایها هم گاهی اوقات آنرا اشتباه میگیرند. اگر شما یک تازهوارد هستید، شانس شما کمتر خواهد بود. اگر بدنبال اطلاعات هستید و نه سرگرمی، بهتر است انگشتانتان را از روی کیبورد بردارید و ریسک نکنید. (برخی افراد معتقدند که حرفهایها حالت خفیفی از خود ماندگی یا سندرم اسپرگر دارند و واقعاً فاقد برخی از مداربندیهای مغزی هستند که برهم کنشهای اجتماعی انسان را روان میکند. این ممکن است درست باشد یا نباشد اگر خودتان یک حرفهای نیستید، ممکن است از عهده بیقاعدگی و عجیب و غریب بودن این مسئله برآیید، اگر فکر میکنید که مغز ما دچار ضایعه شده است. شروع کنید ما اهمیتی نمیدهیم! ترجیح میدهیم همان چیزی باشیم که هستیم و عموماً تردیدی نسبت به عناوین پزشکی داریم) در قسمت بعد، در مورد مطلب متفاوتی بحث میکنیم با نوع گستاخی که در اثر رفتار اشتباه با آن برخورد میکنید. شبیه یک بازنده رفتار نکردن با توجه به راههای مفصلی که در اینجا گفته شد یا راههای مشابه بعید است که در انجمنهای ارتباطی کاربران با تجربه اشتباه کنید. به طور دقیقی با جملات متفاوت به شما گفتیم که چگونه میتوان اشتباه کرد. اگر چنین اتفاقی افتاد بدترین کار اینست که از این تجربه خود ناله کنید، ادعا کنید که شفاهاً مورد توهین قرار گرفتهاید، تقاضای عذرخواهی کنید، جیغ بکشید، نقستان را حبس کنید، به شکایت کردن تهدید کنید، از افراد شکایت کنید و غیره. در عوض کاری که شما میکنید، اینست که: پیش بروید. این امری طبیعی است. درواقع مناسب و سالم است. استانداردهای جوامع از خودشان حمایت نمیکنند. توسط افراد فعالی که از آنها استفاده میکند و به وضوح در عموم حمایت میشوند. ناله نکنید که همه انتقادها باید در پیامهای خصوصی عنوان شوند. اینگونه نیست. همچنین نباید اصرار کنید که توسط فردی که یکی از ادعاهای شما را اشتباه خوانده است یا نظر متفاوت است، مورد هجوم واقع شدهاید. این اخلاق بازندههاست. به یاد داشته باشید: وقتی که کاربری باتجربه به شما میگوید که اشتباه کردهاید، (صرف نظر از اینکه چقدر درشتگویی کرده باشد)، به شما میگوید که دوباره آن کار را تکرار نکنید، او ملاحظه ۱- شما ۲- اجتماع را میکند. بسیار راحتتر است برای او که شما را نادیده بگیرد و شما را از زندگی خودش فیلتر کند. اگر نمیتوانید سپاسگزار باشید، حداقل کمی بزرگی داشته باشید و ناله و شکایت نکنید و انتظار نداشته باشید که مثل یک عروسک شکننده با شما رفتار شود زیرا شما یک تازهوارد با روحیه حساس و ادعاهای مبهم هستید. گاهی اوقات افراد بدون هیچ دلیل روشنی شخصاً شما را مورد حمله قرار میدهند حتی اگر شما اشتباهی نکرده باشید (یا فقط در ذهن آنها دچار اشتباه شدهاید) در این موارد، شکایت کردن روشی واقعاً اشتباه است. این افراد متجاوز، نادان هم هستند که بدون هیچ دلیلی، خود را با تجربه میدانند یا با آزمایشهای روانشناسی میخواهند بدانند که اشتباه کردهاید یا خیر. خوانندگان دیگر هم آنها را نادیده میگیرند و یا با روش خودشان با آنها برخورد میکنند رفتار اینگونه افراد خود آنها را دچار مشکل میکند که به شما ربطی ندارد. اجازه ندهید که داخل اینگونه بحثها به دام بیفتید. بعد از اینکه بررسی کردید که آیا آنها واقعاً توهین هستند و نه اشارهای به اشتباه شما و نه اشارهای زیرکانه به جواب واقعی سؤال شما اغلب نادیده گرفته میشوند. سؤالهایی که نباید پرسید در اینجا برخی از سوالهای معمول احمقانه و سؤالهایی که حرفهایها به آنها پاسخی نمیدهند، آورده شده است: سؤال: کجا میتوانم برنامه یا منبع X را پیدا کنم؟ جواب: از همانهایی که من پیدا کردم در پایان یک جستجوی اینترنتی. یعنی هنوز همه نمیدانند چگونه از google استفاده کنند؟ سؤال: برنامه من کار نمیکند. فکر میکنم وسیله X سیستم من خراب است. جواب: درحالیکه ممکن است شما اولین مغزی باشید که به یک عیب واضح در سیستم توجه کرده باشید به کتابخانههایی که توسط صدها یا هزاران نفر استفاده شدهاند رجوع کنید؛ بهتر از اینست ک بطور کلی بیدلیل بنویسید ادعاهای غیر معمول، شواهد غیر معمول هم لازم دارد وقتی ادعایی شبیه این میکنید، باید با مستندات واضح و جامع در مورد ایراد پشتیبانی کنید. سؤالهای خوب و بد در آخر، قصد دارم که توسط مثالهایی روش سؤالهای هوشمندانه را شرح دهم جفتی از سؤالها درباره یک مشکل یکسان، یکی از راه احمقانه و دیگر هوشمندانه. احمقانه: کجا میتوانم چیزی درباره Foonly Flarbamatic پیدا کنم؟ این سؤال فقط تقاضای یک "STFW" در جواب دارد. هوشمندانه: از گوگل برای یافتن "Foonly Flurbumatic 2600" استفاده کردم، اما راهنمایی مقیدی نیافتم. میتوانم راهنمایی در مورد اطلاعات برنامهنویسی روی این وسیله بگیرم؟ این مورد اکنون STFW را انجام داده است و به نظر میرسد که مشکل واقعی دارد. احمقانه: نمیتوانم فایلهای آنکی را وارد کنم. چرا خراب است؟ این پرسشگر فرض میکند که کس دیگری اشتباه کرده است خودبین... هوشمندانه: فایلهای فلان فایل وارد برنامه آنکی(نسخهی کامپیوتر) نمیشود.. من FAQ و آموزشها را خواندهام و با نحوهی وارد کردن فایل از روشهای مختلف در آنکی آشنا هستم. در اینجا نسخهای از تلاش برای وارد کردن را آوردهام آیا کاری انجام دادهام؟ پرسشگر این سؤال محیط را مشخص کرده است FAQ را خوانده است خطا را نشان داده است؛ و فرض نمیکند که شکل او اشتباه دیگری باشد. این مورد ارزش توجه را دارد. اگر نتوانستید جوابی بدست آورید اگر نتوانستید جوابی بیابید لطفاً ناراحت نشوید که ما احساس نمیکنیم که میتوانیم به شما کمک کنیم. گاهی اوقات اعضای گروهی که شما از آنها سؤالی پرسیدهاید ممکن است جواب را ندانند. ندادن جواب به معنای نادیده گرفتن نیست، اگرچه مسلماً تشخیص بین این دو سخت است. بطور کلی، دوباره فرستادن سؤال ایدهٔ بدی است. این کار آزاردهنده و غیر مودبانه به نظر میرسد. صبر داشته باشید: کسی که جواب شما را میداند ممکن است در منطقه ساعتی جهانی دیگری و در حالت خواب باشد. یا شاید سؤال شما به حدکافی خوب شکل نگرفته باشد تا بتوان با آن شروع کرد. چگونه به سؤالات به طور مفید پاسخ بدهیم آرام باشید. سوالهایی که با تنش همراه باشد، باعث میشوند افراد احمق و یا گستاخ جلوه کنند حتی اکر اینطور نباشد. به اولین متخلف به صورت Off- Line پاسخ دهید. هیچ نیازی به تحقیر کسی که اشتباه صادقانهای را مرتکب شده است، در جمع عمومی نیست یک تازهوارد واقعی شاید نداند که چگونه آرشیو را جستجو کند یا کجا FAQ ذخیره میشوند. اگر واقعاً نمیداند، بگویید! یک جواب اشتباه ولی ظاهراً موثق بدتر از اینست که چیزی گفته نشود به کسی به گونهای اشاره نکنید که او تحقیر شود چون فقط میخواهید مانند یک فرد ماهر به نظر بیایید متواضع و صادق باشید، مثال خوبی برای سؤال کننده و همتایان خود بزنید. اگر نمیتوانید کمک کنید، مانع از کمک هم نشوید. روشها را به شوخی نگیرید که ممکن است ساختاری کاربر را از بین ببرد، یک کاربر ضعیف ممکن است اینها را به عنوان دستورالعمل تلقی کند. سؤالها کاوشگرند. بپرسید تا جزئیات بیشتری را استخراج کند. اگر در این کار ماهر هستید، سؤال کننده چیزی یاد خواهد گرفت و همچنین شما سعی کنید سؤال بد را به خوب تبدیل کنید. یادمان باشد که همه ما زمانی تازهوارد بودیم. در هنگام خواندن RTFM گاهی اوقات خوب است به کسی که تنبل و نامرتب است یک راهنمایی به مستندات بکنیم (حتی اگر یک پیشنهاد برای عبارت کلیدی جستجو در گوگل باشد) اگر به دنبال پاسخ دادن به سؤال هستید ارزش خوبی به آن بدهید. به کسی که روش یا ابزار اشتباهی را بکار گرفته، برای دور زدن مسئله ندهید. ابزار مناسب را پیشنهاد کنید. سؤال را دوباره قالببندی کنید. به جامعه خود برای یادگرفتن از سؤال کمک کنید. وقتی که سؤال خوبی دارید، از خودتان بپرسید، "چگونه میتوان اسناد و FAQهای مرتبط را به گونهای تغییر داد که دیگر کسی این سؤال را دوباره نپرسد؟" سپس یک ضمیمه برای اسناد (به نگهدارنده سایت بفرستید). اگر برای پاسخ پژوهشی انجام دادهاید، مهارتهای خود را نشان دهید به جای اینکه وانمود کنید جواب را از جیب خود درآوردهاید. جواب دادن به یک سؤال خوب، مانند غذا دادن به یک فرد گرسنه است اما آموختن روشها و مهارتهای تحقیق توسط مثال به آنها مانند نشان دادن راهی برای کاشتن غذا برای یک عمر است. منبع لینک ارسال به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسالهای توصیه شده